برچسب : بی مسئولیتی,بی مسئولیتی شوهر,بی مسئولیتی کودکان, نویسنده : 9gistelad بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:06
در ادامه ورود و خروج عنکبوت به گوشم، امروز رفتم متخصص گوش و حلق و بینی و نسخه ای نوشت و گفت که حتما دیگری باید قطره در گوشم بریزد!
منم سرم را کج کردم و با معصومانه ترین شکل ممکن گفتم: من کسی را ندارم
،
مدیونید اگه فکر کنید به دلیل جذابیت دکتر من این حرف را زدم
،
فقط اگر آقای مستر اولد فشن. Alireza Amakchi این متن را نوشته بود می گفت: ببین دکتر گوش و حلق و بینی هم متوجه شده
، تو فقط به خانه برگرد
برچسب : به چشم برادری, نویسنده : 9gistelad بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:05
برچسب : ایا امروز خود را پذیرفته ام, نویسنده : 9gistelad بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:05
در جریان هستید که چقدر دیر با هرچیز جدیدی کنار می آیم، حالا حساب کنید چقدر طول کشید که تا اومدم سراغ توئیتر
فعلا برام جالبه این محدودیت شدید کلمات
ببینم خوش می گذرد یا نه
گیس طلا...برچسب : ١٤٠ دليل,١٤٠ باوند كم كيلو,١٤٠ online, نویسنده : 9gistelad بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:05
سر کوچه ایستاده ام،
خانم همسایه در حال رساندن کودکش است، پنجره پایین می دهد و دعوت می کند
اقا رحمت از نانوایی بازگشته، از آن طرف کوچه نان تعارف می کند
آقای تقی پور با وانت رد شده و دست بلند می کند و بلند احوالپرسی
آفای قربان نژاد هم که سرویس مدرسه است و چند تا کله از پشت پنجره هایش دیده می شود به دنبالم می آید
همه اینها چسبیده به هم رخ می دهند و من هم با صدای بلند در حال پاسخگویی به محبت و سلام و علیک های پر سر و صدایشان هستم و می خندم
گیس طلا...برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:04
برچسب : سن که رسید به پنجاه,سن که رسید به شصت,سن که رسید به هشتاد, نویسنده : 9gistelad بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 0:04